21 رمـضـان آمــد 21 رمـضـان هـم رفـت

 سید علی دوامی به سال  1346 در ساری متولد شد. سید علی 21 سال بعد ، به سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه ، در لباس سربازی نهضت حضرت روح الله بال در بال ملائک گشود. او در زمان شهادت ، جانشین فرماندهی گردان مسلم ابن عقیل از لشکر 25 کربلا را بر عهده داشت.بی شک زندگی کوتاه این شهید عزیز ، سرشار از نکته های آموزنده و جالب توجه است اما تنها یکی از آن ها است که سید علی را در میان اهل دنیا شاخص تر از سایر همرزمان شهیدش می کند.به بهانه قرار داشتن در ایام شهادت مولا امیر المومنین (صلوات الله علیه) که سالگرد شهادت سید علی دوامی هم هست.شاید زمانی که این سید ، در رکاب مولایش بازگردد تا انتقام خون شهدای کربلا را بستاند ، بخش دیگری از زیبایی روح بلند او آشکار شود. خدا را چه دیدی ، شاید آن روز هم 21 رمضان باشد.
و سـلام عـلـیـه یـوم ولــد و یـوم یـمـوت و یــوم یـبتعـث حـتـیتا

ســالــروز آغـاز عـمـلـیـات کـربـلـای 1

سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت

 خـلاصـه گـزارش عـمـلـیـات

نام عملیات : کربلای 1
زمان اجرا : 1365/04/10
مدت اجرا : 10 روز
مکان اجرا : منطقه عملیاتی دشت مهران 
رمز عملیات : یا ابوالفضل العباس(ع)
ارگان های عمل کننده : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات : بازپس گیری دوباره شهر مهران و ارتفاعات مرزی منطقه


شـرح عـمـلـیـات
مرحله اول عملیات در ساعت 22.30 روز 9/4/1365 با رمز یا ابا الفضل العباس، ادرکنی آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها خطوط دشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح ضمن انهدام بیش از 10 گردان پیاده عراق، اهداف مرحله اول و قسمتی از مرحله دوم عملیات را به تصرف درآوردند.
ساعاتی بعد، دشمن با به کارگیری نیروهای احتیاط خود به محور امامزاده سید حسن پاتک کرد که با مقابله قوای خودی خنثی شد. سپس، یگان های خودی با مشاهده از هم گسیختگی نیروهای دشمن، عملیات را – طی روز اول – بدون وقفه ادامه دادند.
در شب دوم، کلیه یگان های عمل کننده ضمن پیشروی در باقی مانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را کاملا تامین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین کردند.
از آغاز روز دوم (1365/11/14)عملیات در کلیه محورها ادامه یافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن، به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس در حدود ساعت 12 این روز نیز شهر مهران آزاد شد.
ساعت 6 صبح روز سوم، دو تیپ گارد ریاست جمهوری به ارتفاع 210 پاتک کرد، پس از یک درگیری سخت ارتفاع مذکور را تصرف کرد. به همین خاطر، نیروهای خودی مستقر در این منطقه حدود 200 متر عقب آمدند.
در ادامه عملیات، رزمندگان از محورهای قلعه کهنه و فرخ آباد به طرف تپه های غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده ضمن پاکسازی کامل منطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
در جریان مرحله چهارم عملیات، که از ساعت 24 روز 1365/04/12  آغاز شد، با ورود قوای خودی به روستای فیروز آباد، دشمن عقب نشینی کرد. سپس، خاکریزی از فیروزآباد تا یال های ارتفاعات قلاویزان احداث کردند. درگیری، همچنان در اطراف ارتفاعات 223 ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده، تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز چهارم (1365/04/18)پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 – شروع شد؛ لیکن با مقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.
در روز پنجم، ارتفاع 210 مجددا به تصرف نیروی خودی درآمد و در سحرگاه روز ششم نیز رزمندگان در مرحله پنجم عملیات با حمله به ارتفاع 223، ضمن تامین اهداف تعیین شده، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآوردند.
در تاریخ  1365/04/18 ، علاوه بر تصرف باقی مانده یال های غربی ارتفاع 223، قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق منهدم و فرمانده آن به همراه تعدادی دیگر اسیر شد.

طـرح عـمـلـیـات
تلاش اصلی بر انجام عملیات از محور ارتفاعات قلاویزان و یال های آن تا رودخانه گاوی در نظر گرفته شد. بر همین اساس، عملیات در سه مرحله به ترتیب زیر طراحی گردید:
مرحله اول؛ تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امام زاده سید حسن.
مرحله دوم؛ تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و در امتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد
مرحله سوم؛ تصرف خاکریز عملیات والفجر 3، که روستای فرخ آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلاویزان داشت و در نتیجه مهران در این مرحله تامین گردید.

به دنبال عملیات غافلگیر کننده والفجر 8 و تصرف شهر استراتژیک فاو توسط رزمندگان اسلام و به هم خوردن توازن سیاسی – نظامی به نفع جمهوری اسلامی، رژیم عراق شیوه ای جدید برگزید و درصدد فعال شدن در جبهه زمینی و موضع تهاجمی برآمد و این استراتژی را بعد از اشغال مهران، به استراتژی دفاع متحرک نامگذاری کرد.
عراق می کوشید تا با ادامه عملیات های خود نقاط دیگری را تصرف کند. ادامه چنین وضعیتی می توانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد . بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق انجام عملیات برای آزاد سازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید قرار گرفت.
این استراتژی بعد از بازپس گیری منطقه والفجر 9 (منطقه چوارتا)که از تاریخ 1364/12/16 کل زیبایی جلوه گر شد و برادران ارتشی، سپاهی و بسیج مردمی پا به پای هم در مقابل تهاجم دشمن به مقاومتی دلیرانه دست زدند

(برای شادی روح تمام شهدای این عملیات صلوات)

شـهید حـاج احـمـد آقـا کـاظـمی

دسـت نـوشتـه هـای شـهـیـد کـاظـمـی چـنـدی قـبـل از شـهـادتـش

خداوندا فقط می‌خواهم شهید شوم، شهید در راه تو

 الله اکـبـر
اشـهـد ان لـا الـه الـا الله اشـهـدان مـحـمـد رسـول الله اشـهـد ان عـلـیـاً ولـی الله

سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همتخـداونـدا فـقـط می‌خـواهـم شـهـید شـوم، شـهـیـد در راه تـو. خـدایـا مـرا بـپـذیـر و در جـمـع شـهـدا قـرار بــده. خـداونـدا روزی شهـادت مـی‌خـواهـم کـه از هـمـه چـیـز خـبـری هـسـت الا شـهـادت. ولـی خـداونـدا تـو صـاحـب هـمـه چیـز و همه کس هستی و قـادر تـوانایی.ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تـو کرمی کن، لطـفی بفرما، مـرا شـهـید راه خـودت قـرار ده. بـا تـمـام وجـود درک کردم عـشـق واقـعـی تـویی و عـشـق شـهـادت بـهتـرین راه بـرای دسـت یـافـتـن بـه ایـن عـشـق. نـمـی‌دانـم چـه بـاید کـرد، فـقـط مـی‌دانـم زنـدگـی در ایـن دنـیـا بـسیـار سـخـت مـی‌بـاشـد. واقـعـاً جـایـی بـرای خـودم نـمی‌یـابـم هـر مـوقـع آمـاده می‌شـوم چـنـد کـلـمـه‌ای بـنـویـسم، آنـقـدر حـرف دارم که نمـی‌دانم کـدام را بـنـویـسم، از درد دنـیـا، از دوری شهدا، از سـخـتـی زنـدگـی دنـیـایـی، از درد دسـت خـالی بـودن بـرای فـردای آن دنـیـا، هـزاران هـزار حـرف دیـگـر، کـه در یـک کـلام، اگـر نبـود امـیـد بـه حـضرت حـق، واقـعـاً چـه بـایـد می‌کـردیـم. اگـر سخـت اسـت، خـدا را داریـم اگـر در سـپـاه هـستـیم، خـدا را داریـم اگـر درد دوری از شـهـدای عـزیـز را داریـم، خـدا را داریـم. ای خـدای شـهـدا، ای خـدای حـسیـن، ای خـدای فـاطـمة زهرا (س)،بـنـدگـی خـودرا عـطابـفـرمـا ودر راه خـودت شـهـیـدم کـن،ای خـدایـارب الـعالمـین.راسـتـی چـه بـگویـم، سـیـنه‌ام از دوری دوسـتـان سـفـر کـرده از درد دیـگـر تـحـمـل نـدارد. خـداونـدا تـو کمک کن.چـه کـنـم فـقـط و فـقـط بـه امـیـد و لـطـف حـضـرت تـو امـیـدوار هـستـم. خـداونـدا خـود مـی‌دانـم بـدبـودم و چه کردم که از کـاروان دوسـتـان شـهـیـدم عـقـب مـانـده‌ام و دوران سـخـت را بـایـد تـحـمـل کـنـم.ای خـدای کـریـم، ای خـدای عـزیـز و ای رحـیـم و کـریـم،تـو کـمک کن بـه جـمـع دوسـتـان شـهـیـدم بــپـیــونــدم. گـرچـه بـدم ولـی خـدا تـو رحـم کـن و کـمـک کـن. بـدی مـرا مـی‌بـیـنی،دوسـت دارم بـنـده بـاشـم، بندگی‌ام را بـبـین. ای خـدای بـزرگ،رب مـن، اگـر بـدم واگـر خـطـا مـی‌کـنـم، ازروی سـرکـشـی نـیـست. بـلکـه از روی نـادانی می‌بـاشـد.خـداونـدا مـن بـسیـاردرسخـتـی هـستـم، چـون هـر چـه فـکر مـی‌کنـم، مـی‌بـیـنم چـه چـیـز خـوب و چـه رحـمـت بـزرگـی از دسـت دادم. ولـی خـدای کـریـم، بـاز امـیـد بـه لـطـف و بـزرگـی تـو دارم. خـداونـدا تـو تـوانـایی،نـجـاتـم بـده از دوری شـهـدا، کـارخـوب نـکـردن،الله اکـبـر خـداونـدا خـودت کـمـک کن خـداونـدا تـو را بـه خـون شـهـدای عـزیـز و هـمـه بـنـدگان خـوبـت قـسم مـی‌دهـم، شـهادت را در هـمـین دوران نـصـیـب بـفـرمـایـیـد و تـوفـیـق‌ام بـده هـر چـه زودتـر بـه دوسـتان شـهـیـدم بـرسم، ان شـاءالله تـعالی.

(روحـش شـاد و یـادش گـرامـی بــاد)

سـالـروز شـهـادت شـهـیـد عـلـی صـیــاد شـیــرازی

سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت

 سپهبد آقا صیاد شیرازی در 23 خرداد 1323 در روستای کبود گنبد شهرستان درگز استان خراسان رضوی دیده به جهان گشود.در خرداد 1342 از دبیرستان امیر کبیر در تهران در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت. یک سال بعد در آزمون ورودی دانشکده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت و سه سال بعد در مهر 1346 با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغ‌ التحصیل شد.

سپس در سال 1350 با دختر عموی خود ازدواج کرد و در اوایل سال 1351 با قبولی در آزمون اعزام به خارج دانش آموختگان دانشکده افسری برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. این شهید بزرگوار، دوره سه ماهه تخصص (هواسنجی بالستیک) را در شهر (فورت سیل) ایالت (اوکلاهما) با نمره عالی و احراز رتبه نخست از میان 21 افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رساند.ارتش برای استفاده از دانش نظامی ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان (مرکز توپخانه) منتقل کرد

وی از ابتدای پیروزی انقلاب تا مهر ماه 1358 در اصفهان بود و در این مدت با همکاری نیروهای نظامی و دوستان انقلابی خود - که بعداً پاسدار شدند - گروه 30 نفره‌ای را تشکیل داده و به حفظ و حراست از پادگان پرداخت. تلاش‌های وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ساماندهی ارتش و ساختار نیروهای مسلح متجلّی شد

از مهم‌ترین اقدامات او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، می‌توان به تهیه طرح‌های عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگان‌های مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد.

شهر سنندج با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران پس از 21 روز مقاومت مدافعان این شهر، کاملاً از تصرف و تسلط نیروهای ضد انقلاب خارج شد. پس از تحقق و اجرای موفق این طرح‌ها، شهید صیاد شیرازی، با 2 درجه ارتقاء، با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد.

شهید صیاد شیرازی نقش به سزایی در همکاری و نزدیکی ارتش و سپاه داشت. وی پس از خلع بنی صدر از فرماندهی کل قوا، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.

وی در مهر ماه سال 1360 به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد

شهید صیاد شیرازی پس از حدود 5 سال انجام وظیفه در مسئولیت خطیر فرماندهی نیروی زمینی، در 23 تیر 1365 از سمت خود استعفا داد و سپس با پیشنهاد حضرت امام خامنه ای - ریاست جمهوری وقت- و تصویب امام راحل به سمت نمایندگی حضرت امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.

او با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عملیات طریق القدس،فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، مسلم‌بن‌عقیل، مطلع‌الفجر، محرم، والفجر۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۹، عملیات خیبر و بدر و قادر شرکت نمود و پیروزی‌های بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد

وی در 18 اردیبهشت ماه سال 1366 به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت حضرت امام خمینی به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت و در مهر 1368 به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.

عملیات مرصاد آخرین عملیات رزمى جمهورى اسلامى ایران در جنگ تحمیلى هشت ساله است، با این تفاوت این بار نیروهای دشمن از جنس عراقی نبودند، بلکه ایرانیانى بودند که در قالب نیروهاى شبه نظامى موسوم به ارتش آزادى بخش ملى، تحت رهبرى گروهک تروریستی منافقین با حمایت دولت عراق به مرزهاى ایران حمله کرده بودند.

سرتیپ صیاد شیرازی در سال 1367 در عملیات مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم مجاهدین خلق قرار گرفته بود، با طراحی عملیاتی تحت عنوان عملیات مرصاد نیروهای متجاوز را شکست داد.
این شهید بزرگوار در شهریور 1372 با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در 16 فروردین 1378 همزمان با عید غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء یافت.

و سپس در روز شنبه 21 فروردین 1378 در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین که بعدها به فرماندهی زهرا قائمی قرار گرفت و به شدت مجروح شد. اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان انتقال دادند اما متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات او بی نتیجه ماند و امیر سرافراز ارتش اسلام پس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد. و در قطعه ی 29 بهشت زهرا به خاک سپرده شد....روحش شاد و یادش گرامی باد

 

(بـرای شــادی روح تـمـام شـهـدا و شفای جـانـبـازانـمـون صـلـوات بـرمـحـمـد و آل مـحـمـد)