دسـت نـوشتـه هـای شـهـیـد کـاظـمـی چـنـدی قـبـل از شـهـادتـش
خداوندا فقط میخواهم شهید شوم، شهید در راه تو
الله اکـبـر اشـهـد ان لـا الـه الـا الله اشـهـدان مـحـمـد رسـول الله اشـهـد ان عـلـیـاً ولـی الله
خـداونـدا فـقـط میخـواهـم شـهـید شـوم، شـهـیـد در راه تـو. خـدایـا مـرا بـپـذیـر و در جـمـع شـهـدا قـرار بــده. خـداونـدا روزی شهـادت مـیخـواهـم کـه از هـمـه چـیـز خـبـری هـسـت الا شـهـادت. ولـی خـداونـدا تـو صـاحـب هـمـه چیـز و همه کس هستی و قـادر تـوانایی.ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تـو کرمی کن، لطـفی بفرما، مـرا شـهـید راه خـودت قـرار ده. بـا تـمـام وجـود درک کردم عـشـق واقـعـی تـویی و عـشـق شـهـادت بـهتـرین راه بـرای دسـت یـافـتـن بـه ایـن عـشـق. نـمـیدانـم چـه بـاید کـرد، فـقـط مـیدانـم زنـدگـی در ایـن دنـیـا بـسیـار سـخـت مـیبـاشـد. واقـعـاً جـایـی بـرای خـودم نـمییـابـم هـر مـوقـع آمـاده میشـوم چـنـد کـلـمـهای بـنـویـسم، آنـقـدر حـرف دارم که نمـیدانم کـدام را بـنـویـسم، از درد دنـیـا، از دوری شهدا، از سـخـتـی زنـدگـی دنـیـایـی، از درد دسـت خـالی بـودن بـرای فـردای آن دنـیـا، هـزاران هـزار حـرف دیـگـر، کـه در یـک کـلام، اگـر نبـود امـیـد بـه حـضرت حـق، واقـعـاً چـه بـایـد میکـردیـم. اگـر سخـت اسـت، خـدا را داریـم اگـر در سـپـاه هـستـیم، خـدا را داریـم اگـر درد دوری از شـهـدای عـزیـز را داریـم، خـدا را داریـم. ای خـدای شـهـدا، ای خـدای حـسیـن، ای خـدای فـاطـمة زهرا (س)،بـنـدگـی خـودرا عـطابـفـرمـا ودر راه خـودت شـهـیـدم کـن،ای خـدایـارب الـعالمـین.راسـتـی چـه بـگویـم، سـیـنهام از دوری دوسـتـان سـفـر کـرده از درد دیـگـر تـحـمـل نـدارد. خـداونـدا تـو کمک کن.چـه کـنـم فـقـط و فـقـط بـه امـیـد و لـطـف حـضـرت تـو امـیـدوار هـستـم. خـداونـدا خـود مـیدانـم بـدبـودم و چه کردم که از کـاروان دوسـتـان شـهـیـدم عـقـب مـانـدهام و دوران سـخـت را بـایـد تـحـمـل کـنـم.ای خـدای کـریـم، ای خـدای عـزیـز و ای رحـیـم و کـریـم،تـو کـمک کن بـه جـمـع دوسـتـان شـهـیـدم بــپـیــونــدم. گـرچـه بـدم ولـی خـدا تـو رحـم کـن و کـمـک کـن. بـدی مـرا مـیبـیـنی،دوسـت دارم بـنـده بـاشـم، بندگیام را بـبـین. ای خـدای بـزرگ،رب مـن، اگـر بـدم واگـر خـطـا مـیکـنـم، ازروی سـرکـشـی نـیـست. بـلکـه از روی نـادانی میبـاشـد.خـداونـدا مـن بـسیـاردرسخـتـی هـستـم، چـون هـر چـه فـکر مـیکنـم، مـیبـیـنم چـه چـیـز خـوب و چـه رحـمـت بـزرگـی از دسـت دادم. ولـی خـدای کـریـم، بـاز امـیـد بـه لـطـف و بـزرگـی تـو دارم. خـداونـدا تـو تـوانـایی،نـجـاتـم بـده از دوری شـهـدا، کـارخـوب نـکـردن،الله اکـبـر خـداونـدا خـودت کـمـک کن خـداونـدا تـو را بـه خـون شـهـدای عـزیـز و هـمـه بـنـدگان خـوبـت قـسم مـیدهـم، شـهادت را در هـمـین دوران نـصـیـب بـفـرمـایـیـد و تـوفـیـقام بـده هـر چـه زودتـر بـه دوسـتان شـهـیـدم بـرسم، ان شـاءالله تـعالی.
(روحـش شـاد و یـادش گـرامـی بــاد)